سفارش تبلیغ
صبا ویژن
قالب کاری از مرتضی عباس

باب وجوب جهاد با نفس

جمعه 86 آبان 18 ساعت 5:23 عصر

بسم رب المهدی

سلام بر همگی دوستان

با اجازه از اقا وسرورمون بقیه الله الاعظم روحی وارواح العالمین له الفداء این کلبه حقیرانه شروع به فعالیت میکند وامیدوارم استفاده کافی را ببرید

ودوستان  خودتان را از دعای خیرتون محروم نکنید

خدایا به امید تو

امروز میخواهم درباره ی باب وجوب جهاد با نفس را برای شما دوستان ذکر کنم

1-از امام صادق علیه السلام روایت است که فرمود :پیامبر اکرم صلی الله علیه واله وسلم عده ای را به جنگ فرستاد چون از جند بازگشتند فرمود: افرین به گردهی که پیکار کوچکتر را سپری کردند وپیکار بزگتر بر عهده انان به جای مانده است گفته شد: ای فرستاده خدا !پیکار بزرگ چیست ؟ فرمود :‏پیکار با نفس .

2-امام صادق علیه السلام فرمود :نفست را به خاطر خودت به زحمت ومشقت بیانداز زیرا اگر چنین  نکنی دیگری خودش را برای تو به زحمت نمی افکند.

3-امام صادق علیه السلام به مردی فرمود : تو طبیب خود هستی وبیماری برای تو روشن واشکار گردیده است ونشانه تندرستی وسلامت را دانسته ای وبرای داروی دردت نیز راهنمایی شده ای پس بنگر که چگون به کار نفس خویش می پردازی.

4-امام صادق علیه السلامبه مردی فرمود  فرمود : قلبت را (برای خودت ) به مثابه همدمی مهربانی وبه منزله فرزندی که با تو دوستی قرار ده ودانشت را همچون پدری که از او پیروی می کند ونفست را همانند دشمنی که با او به پیکار بر خاسته ای ومال دارایی ات را امانت وعاریتی بدان که ان را (باید به صاحبش )بر گردانی .

5-امام صادق علیه السلام فرمود : کسی که اندارز دهنده ای از درون قلب خود وباز دارنده ای از درون جان خود نداشته باشد وهمدمی ارشادگر با او نباشد دشمنش (که همان هوای نفس وشیطان است ) بر گردن او چیره می گردد.

6-امام صادق علیه السلام فرمود : در سفارش پیامبر اکرم صل الله علیه واله وسلم به علی علیه السلام امده است که فرمود : ای علی !برترین جهاد ان است که کسی صبح کند در حالی که تصمیم ستم نمودن به احدی را نداشته باشد .

7-امام صادق علیه السلام فرمود : کسی که در هنگام فریفته شدن به چیزی هنگام ترس وزمانی که میل به چیزی پیدا می کند و یا خشمگین ویا خوشنود می گردد مالک نفس خویش باشد (خود را نگاه دارد )خداوند بدن او را بر اتش حرام می گرداند .

منبع

جهاد النفس وسائل الشیعه/شیخ حر عاملی قدس سره

خلوت دل

آن قدر با آتش دل ساختم تا سوختم بی تو ای آرام جان یا ساختم یا سوختم سردمهری بین که هر کس بر آتشم آبی نزد گرچه همچون برق

از گرمی سراپا سوختم سوختم اما نه چون شمع طرب در بین جمع لاله ام کز داغ تنهایی به صحرا سوختم همچو آن شمعی که افروزند

پیش آفتاب سوختم در پیش مه رویان و بیجا سوختم

آقا جان بیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا


نوشته شده توسط : گل یاس

نظرات ديگران [ نظر]


: لیست کامل یاداشت های این وبلاگ :